میانبر به تباهی به قلم ستاره لطفی
پارت ده
زمان ارسال : ۳۹۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
«پارت هدیه به همراهان عزیز💗»
با تعجب زیر لب زمزمه کرد:
- وای خدا چه قشنگه!
دقیقاً روبهرویِ هتل بود. دستی به درب شیشهایِ دو لت کشید و چشمانش را درشت کرد. پاهایش را جلوتر برد که در بهطورِ اتوماتیک باز شد. با ترس دستش را روی قلبش گذاشت و نفسِ عمیقی کشید. در ذهرمان فوق برای چاپ ارسال شده است و دیگر امکان مطالعه آن وجود ندارد. با تشکر از درک و توجه شما خوانندگان عزیز
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ستاره لطفی | نویسنده رمان
عزیزدلم💗
۱ سال پیشمرضیه
10عالیه این پارت کاش تعداد پارتارو بیشتر میکردین دستت درد نکنه نویسنده
۱ سال پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
حتما عزیزم💗
۱ سال پیشترانه
20جای حساسش تموم شد🫣 پارت جدید پلیززز🥲
۱ سال پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
چشم
۱ سال پیشسیتا
20واییییییییییی چی بود یعنی
۱ سال پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
😬👀
۱ سال پیشFati
20رمانت و قلمت واقعا خیلی خوبه❤🌹 تا پارت بعدی بی صبرانه منتظرم
۱ سال پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
ممنون چشم🥰🌱
۱ سال پیش
ملیکا
00من که خیلی هیجان دارم